داد از آن اختیاری که تورا ازحسین زمان جداکند...
دراین زمونه کمتر پیدا میشه کسی که دست آدمو بگیره..
همه منتظر هستن تا مچ آدم رو بگیرن..
وقتی جسارت شد به نام و بارگاهت
تازه زبان شاعرت چرخید آقا
از بین کل اسم های ثبت احوال
اسم نقی بر دیگران چربید آقا
شهادت را نه در جنگ، در مبارزه می دهند
ما هنوز شهادتی بی درد می طلبیم
غافل که شهادت را جز به اهل درد نمی دهند . . .
مثل یک سوئیت!
شیطان برای اقامت خود
مرا انتخاب کرد!
خدا تجهیز کرد مرا یعنی
یک هتل پنج ستاره ام اما
چیزی کمتر از رایگان
شده ام اقامتگاه شیطان
کشاورز دامپزشک میاره میگه:اگه تا 3 روز نتونه وایسته گاو رو بکشید
گوسفند میشنوه میره پیش گاو میگه:بلند شو گاو هیچ حرکتی نمیکنه
روز دوم بازمیره میگه:بلند شو بایست گاو هر کاری میکنه نمیتونه
روز سوم گوسفندمیگه سعی کن پاشی وگرنه امروز کشته میشی گاو با هزار زور پا میشه.
کشاورز میره میبینه گاو رو پاش وایساده از خوشحالی میگه:گاو وایساده ! جشن میگیریم .گوسفند رو قربونی کنید
تیجه اخلاقی :خودتونو نخود هر آشی نکنید !
میگفت:
از امشب هم بنزین گرون میشه هم نرخ میوه و...!!
بابا چه خبره مگه؟!!
حالا یه یارانه ثبت نام کردیما...
دولت هم اینقدر کینه ای؟؟؟!!!
شنیدم خانم محترم رئیس جمهور محترممون
شنبه شب تو سعدآباد مراسم باشکوهی برگزار کرده...
خب میلاد مادرمون حضرت زهرا(س)بوده...
باید جشن بگیریم!!
اما!!!
برگزاری شوی لباس های دوره ی قاجار تو اون مهمونی
چه معنی میتونه داشته باشه؟؟!!
یکم هم کمتر ریخت وپاش میشد شاید بهتر بود...
نبود?!?
صرفاًجهت اطلاع..
پسرکی از مادرش پرسید: مادر چرا گریه میکنی؟
مادر فرزندش را در آغوش گرفت و گفت: نمیدانم عزیزم، نمیدانم!
پسرک نزد پدرش رفت و گفت: چرا مامان همیشه گریه میکند؟ او چه میخواهد؟
پدرش تنها پاسخی که به ذهنش رسید این بود: همهی زنها گریه میکنند بی هیچ دلیلی!
پسرک از اینکه زنها خیلی راحت به گریه میافتند، متعجب بود.
یک بار در خواب دید که دارد با خدا صحبت میکند؛ از خدا پرسید: خدایا چرا زنها این همه گریه میکنند؟
خدا جواب داد: من زن را به شکل ویژهای آفریدهام؛ به شانههای او قدرتی دادم تا بتواند سنگینی زمین را تحمل کند.
به
بدنش قدرتی دادهام تا بتواند درد زایمان را تحمل کند، به دستانش قدرتی
دادهام که حتی اگر تمام کسانش دست از کار بکشند، او به کار ادامه دهد.
به او احساسی دادهام تا با تمام وجود به فرزندانش عشق بورزد؛ حتی اگر او را هزاران بار اذیت کنند.
به
او قلبی داده ام تا همسرش را دوست بدارد و از خطا های او بگذرد و همواره
در کنار او باشد و به او اشکی دادهام تا هر هنگام که خواست فرو بریزد.
این اشک را منحصراً برای او خلق کردهام تا هرگاه نیاز داشت بتواند از آن استفاده کند.