دیدی چقدر زود...
یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّکُمُ
الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَلَا یَغُرَّنَّکُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ
ای مردم، به راستی وعده خدا حق است، بنابراین مبادا زندگی دنیا و جلوه گری
های آن شما را بفریبد و مبادا شیطان فریبکار مغرورتان سازد.
« سوره فاطر، آیه 5 »
به افتخار آزادی های یواشکی!
به افتخار لایک های بی امان
به افتخار قصه ی پر غصه ی ساپورت
به افتخار شالی که در هوا می رقصید
به افتخار هنرمندان ارزشی!
به افتخار سفیران فرهنگی
به افتخار سرخوشی های مستانه
به افتخار تیرهای زهرآلود ، نگاه های ملتهب...
به افتخار دختری که تمام دغدغه اش " آزادی" بود
آزادی از یک وجب پارچه ای که سنگینی می کرد روی سرش!
به افتخار دختری که بخاطر تحقق این آزادی جنگید؛
با خودش
و با خدایش!
به افتخار او که "مصونیت" را کنار زد
و کشف کرد خودش را٬ به قیمتی ناچیز!
به افتخار پسری که تمام مردانگیش در "نگاهش" بود
و چشم هایی که هرگز از نگاه کردن سیراب نشدند
به افتخار او که "مغلوب" شد
و رها کرد چشم هایش را٬ باز به قیمتی ناچیز!
به افتخار باختن٬ شکست...
بازی تمام شد! تو رد شدی!
و رمز باختنت "غفلت" بود.
دیدی چقدر زود دیر می شود؟!
- ۹۳/۰۵/۱۹